مردم، عالمان، دوستان قدری به جهان بنگرید.....مگرنمیبینید که دولت با معنای امروزینش در حال اضمحلال است، مگر نمیبینید معناهای جدیدی از دولت در حال شکل گیری است، پس چرا نظر اسلام را ارائه نمیکنید.....ان شاالله در یک پست به این خواهم پرداخت
مردم، عالمان، دوستان قدری به جهان بنگرید.....مگرنمیبینید که دولت با معنای امروزینش در حال اضمحلال است، مگر نمیبینید معناهای جدیدی از دولت در حال شکل گیری است، پس چرا نظر اسلام را ارائه نمیکنید.....ان شاالله در یک پست به این خواهم پرداخت
دیدی اگه با یه آدم ناجور بگردی چه حرفا که پشت سرت نمیزنن بیچاره فرزند زهرا که طرح رفاقت با ما ریخته
اقتصاد مردمی نباید به گونه ای باشد بستر شکل گیری تعلقات بشود، مثلا با وجود بوروکراسی وجود اداره در وجود انسان ریشه میکند و وجود انسان در وجود اداره، این پیچیدگی هاست که تولید تعلق میکند.
فقط معصوم است که معصوم است، مگر نه هیچ کس جز پیامبر، پیامبر نیست
اواخر شهریور و اوایل مهر فصل درو است.... و چه لذتی بالاتر از اینکه خدمت پدر را بکنی و او ببیند و لذت ببرد
احمدی نژاد خرس بود یا مادر خانه
بررسی تاریخ تحولات سازمان برنامه و بودجه
((ما در کشور خود سازمانی به نام مدیریت و برنامه ریزی داشتیم که در سال 1328 توسط آمریکا در ایران تاسیس شد و بیش از 50 سال به کار خود ادامه داد و مسئولیت آن برنامهریزی کشور و تنظیم برنامههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بود. وی افزود: البته صرفنظر از افراد پاک، صادق و سالمی که در این سازمان کار میکردند مبنای برنامهریزی آنها وارداتی و آن چیزی بود که از آن سوی آنها و همان نظم برنامهریزی غربی و همان شش برنامه خانمانبرانداز طاغوت بود که یکی از آنها نابود کردن کشاورزی، فرهنگ آرمانی ملت ما و به ذلت کشیدن ملت ما در برابر قدرتهای جهانی بود))
همه این جملات،سخنانی بود که احمدی نژاد در تاریخ 16/5/88 در جمع مردم قزوین در بحبوحه انتخابات چالش بر انگیز آن سال میگفت،روی سخن در مورد سازمانی بود که دو سال پیش از آن در نشست 133 ام شورای عالی اداری کشور در تیر ماه 1386 به قول بعضی انحلال و به قول برخی دیگر تغییر نام داد در این نوشتار قصد ما بر آن است که پی به این مطلب ببریم که قول کدام یک از دو گروه صحیح تر است؟کلیت کار خوب بود یا بد؟آیا یک سری سیاسی کاری در پس پرده این جریانات است یا نه؟و چندین سوال دیگر که در این مقاله قصد تبیین آنرا داریم.
حضرت امیر(ع)به پسرشان می فرمایند:چنان تاریخ مردمان گذشته را میدانم که انگار در بین آنها زندگی میکنم،این سخن در کنار حکم خداوند متعال در قران که می فرماید قل سیروا فی الارض فانظروا عقبی الدار این مطلب را برای ما موجه میسازد که شرط رشد به عنوان عنصر ظرفیت در وجود آدمی در این نیز هست که در احوالات مردمان گذشته غور کنیم و چه خوب است که این غور کردن در احوال مردمانی باشد که روزگاری شاید نزدیک در همین سرزمین با شرایط یکسان با تو زندگی میکردند این نظرگاه به تو چند تلنگر خواهد زد: