یادداشت های یک دانشجوی اقتصاد

ما عاقلانه می اندیشیم و عاشقانه عمل میکنیم شهید علم الهدی

یادداشت های یک دانشجوی اقتصاد

ما عاقلانه می اندیشیم و عاشقانه عمل میکنیم شهید علم الهدی

یادداشت های یک دانشجوی اقتصاد

میلاد ترابی فرد
اما از اسم محمد صادق خیلی خوشم میاد
دانشجوی کارشناسی معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع)
فعلا یادداشت های علمی و غیر علمی رو یک جا میگذارم
از هر کس که از این رهگذر میگذرد خواهشمندم تا مطالب بنده را در بوته نقد ببرد

پیام های کوتاه
  • ۶ بهمن ۹۴ , ۰۲:۲۵
    س
  • ۱۵ اسفند ۹۳ , ۲۱:۴۸
    .....
طبقه بندی موضوعی

احمدی نژاد خرس بود یا مادر خانه

بررسی تاریخ تحولات سازمان برنامه و بودجه

 

((ما در کشور خود سازمانی به نام مدیریت و برنامه ریزی داشتیم که در سال 1328 توسط آمریکا در ایران تاسیس شد و بیش از 50 سال به کار خود ادامه داد و مسئولیت آن برنامه‌ریزی کشور و تنظیم برنامه‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بود. وی افزود: البته صرفنظر از افراد پاک، صادق و سالمی که در این سازمان کار می‌کردند مبنای برنامه‌ریزی آنها وارداتی و آن چیزی بود که از آن سوی آنها و همان نظم برنامه‌ریزی غربی و همان شش برنامه خانمان‌برانداز طاغوت بود که یکی از آنها نابود کردن کشاورزی،‌ فرهنگ آرمانی ملت ما و به ذلت کشیدن ملت ما در برابر قدرت‌های جهانی بود))

همه این جملات،سخنانی بود که احمدی نژاد در تاریخ 16/5/88 در جمع مردم قزوین در بحبوحه انتخابات چالش بر انگیز آن سال میگفت،روی سخن در مورد سازمانی بود که دو سال پیش از آن در نشست 133 ام شورای عالی اداری کشور در تیر ماه 1386 به قول بعضی انحلال و به قول برخی دیگر تغییر نام داد در این نوشتار قصد ما بر آن است که پی به این مطلب ببریم که قول کدام یک از دو گروه صحیح تر است؟کلیت کار خوب بود یا بد؟آیا یک سری سیاسی کاری در پس پرده این جریانات است یا نه؟و چندین سوال دیگر که در این مقاله قصد تبیین آنرا داریم.

پیش از آنکه به بررسی این موضوع(انحلال یا تغییر نام)بپردازیم خوب است تاریخچه ای مختصر دررابطه با این سازمان را بررسی کنیم:

گرچه تاریخچه اولین برنامه ریزی ها به سال 1312 بر میگردد اما از این دوران اسنادی باقی نمانده اما در سال 1318 یک شورای اقتصادی برای این کار تشکیل شد که تجربه ناموفقی داشت و در سالهای 1320-21 مجلس به این فکر افتاد تا سازمانی برای این امر تاسیس کند

انقلاب : این سازمان نخستین بار در ایران در سال1327شمسی همزمان با تصویب برنامه هفت ساله عمرانی اول با نام سازمان برنامه پایه گذاری شد. وظیفه این سازمان نظارت و مراقبت در اجرای برنامه بود و تحت نظر یک شورای عالی یک هیات نظارت و یک مدیر عامل فعالیت می کرد. مطابق اسناد موجود ابوالحسن ابتهاج(اولین رییس این سازمان) از بدو ریاست سازمان برنامه در سال ۱۳۳۳ از کارشناسان خارجی درخواست می‌کند که برای مشاوره به آن سازمان به ایران بیایند. یکی از این گروه‌ها مشاورین هاروارد است. در آن سال‌ها سازمان برنامه از دو قسمت فنی و اقتصادی تشکیل شده بود و مشاورین هاروارد گروهی از اقتصاددانان بودند که مشاوره به قسمت اقتصادی را بر عهده داشتند. آنها از سال ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۴ در ایران بودند و ماحصل تجربه خود را در چند کتاب و مقاله منتشر ساختند که یکی از آنها کتاب «برنامه ریزی در ایران» نوشته مک لئود در سال ۱۳۴۲ است.

در اوایل دهه 50:بودجه عمرانی که دست این سازمان بود و بودجه جاری که در دست وزارت دارایی بود اما در این دوره تصمیم بر این شد که هر دو بودجه در دست این سازمان قرار گیرد وچنین شد که وزارت دارایی دوازه نفر از متخصصین خود را به این سازمان فرستاد که این دوازده نفر به دوازده مرد خبیث مشهور شدند[1] و در این وزارت تنها یک سری حقوقدان و حسابدار ماندند اما بدنه این سازمان آنچنان که دکتر شاهرودی از متخصصان این مرکز در سال های اولیه انقلاب میگوید این سازمان از اوایل تاسیس از متخصصان این امر تشکیل میشد.

 تحولات زیادی از سال 27 تا کنون در این سازمان اتفاق افتاده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره می کنیم. در برنامه پنجم عمرانی سازمان برنامه از حالت موقتی و وابسته به برنامه خارج و بر اساس قانون برنامه و بودجه به یک موسسه دولتی با اهداف و وظایف خاص تبدیل شد. ایجاد دفاتر فنی در مراکز استانها و فرمانداری های کل کوششی دیگری در زمینه منطقه ای کردن فعالیت های برنامه ریزی بود. وظیفه اساسی این دفاتر بررسی نیازهای منطقه و ارسال گزارش به سازمان برنامه بود. این گزارشها پس از بررسی در سازمان برنامه در صورت تصویب به دفاتر مزبور ابلاغ می گردید. البته بدلیل عدم قدرت تصمیم گیری دفاتر فنی در اجرای عملیات عمرانی مناطق دچار مشکلاتی شدند و بدین لحاظ مقرر گردید این دفاتر مستقل از سازمان قادر به بررسی و اجرای پروژه ها در مناطق باشند. این دفاتر فنی بعد از تاسیس وزارت آبادانی و مسکن در سال 1342 به بازوهای اجرائی و سازمانی آن وزارتخانه مبدل شدند. در اواسط برنامه چهارم با تشخیص نارسائی های موجود در برنامه ریزی منطقه ای فعالیت هایی در جهت بهبود وضع عمران نواحی صورت گرفت و به موازات انجام مطالعات جامع ناحیه ای دفاتر برنامه ریزی منطقه ای به وجود آمد تا از نزدیک در جریان تهیه برنامه ها قرار گیرد و سپس اجرای هماهنگ آن را پیگیری نماید. چون محدوده جغرافیایی دفاتر برنامه ریزی منطقه ای وسیع و اجرای وظایف منطقه ای کردن برنامه های عمرانی و ایجاد هماهنگی در چنین محدوده هایی مشکل بود در سال 1351 شاخه معاونت امور استانها در تشکیلات سازمان برنامه بوجود می آید. در سال 1356 و پایان برنامه پنجم که مقدمات تهیه برنامه ششم آغاز شد. کار تلفیق برنامه های تهیه شده در استانها و آنچه سازمان برنامه در قالب کلان بخش تهیه نموده بود به اشکال برخورده و برنامه های پشنهادی نتوانستند در قالب برنامه کلی گنجانده شوند. اینگونه مشکلات و همچنین موارد دیگر باعث حذف دفتر امور استانها و واحدهای استانی شد. - بعد از انقلاب: تا سال 1359 تغییری در روند فعالیتهای این سازمان داده نشد. در سال 1359 تشکیلات برنامه و بودجه تغییر می یابد و مجددا جهت استانها معاونتی تحت عنوان معاونت امور مناطق با یک دفتر ستادی در ذیل آن بنام دفتر هماهنگی امور مناطق ایجاد می گردد. در سال 1363 تشکیلات جدیدی برای استانها پیشنهاد شد. در تشکیلات جدید تغییراتی از لحاظ گروهها پیش آمد. سازمان دارای دو معاون : برنامه و بودجه و نظارت، و معاون آمار و اطلاعات شد. همچنین گروه فنی اطلاعات و نیز گروه فنی پیمانکاران و مشاوران و امور اداری و مالی از هم تفکیک شد. این تشکیلات تا سال 1370 به همین شکل فعالیت نمود. در تغییرات سال 70 تعداد معاونین به سه نفر افزایش یافت؛ معاون هماهنگی و برنامه ریزی معاونت جدیدی بود که سه گروه مطالعات امور اقتصادی، تحقیقات آماری و آموزش و انفورماتیک را زیر نظر خود داشت. سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور در اسفند 78 از ادغام دو سازمان برنامه و بودجه و امور اداری و استخدامی کشور تشکیل شد.

در طول 60 سال عمر سازمان، 40 رئیس در این سازمان آمده و رفته اند . یعنی متوسط عمر مدیریت حدود 5/1 تا 2 سال و بلکه کمتر بوده است این، یعنی هم قبل از انقلاب و هم پس از انقلاب مدیر سازمانی که قرار بوده برای کشور برنامه ریزی کند ثبات نداشته است و نشانگر این است که مدیریت ارشد کشور چه قبل از و چه بعد از انقلاب رضایت لازم را از سازمان مزبور نداشته.

سازمان برنامه و بودجه در گذشته مسوولیت‌های زیر را به صورت کلی:

نظارت و کنترل روند توسعه کشور

راهبری و برنامه ریزی برای توسعه

و وظایف زیر را به صورت جزیی بر عهده داشته است:

 فراهم نمودن زیرساخت های نرم افزاری و سخت افزاری برای توسعه
1-
تهیه و تنظیم و اجرای بودجه‌های سالانه
2-
تهیه و تنظیم برنامه‌های پنج‌ساله
3-
ایفای نقش به عنوان دبیرخانه شورای اقتصاد
4-
مسوولیت نظام آماری کشور
5-
تهیه گزارش‌های تحلیلی و آینده‌نگرانه از مسایل مهم کشور

اما در ریز برنامه های این سازمان مواردی چون دستورالعمل نحوه محاسبه تفاوت بهای فلزات در کارهای فاقد تعدیل و مابه التفاوت نیز یافت میشود

 

تاریخچه انحلال ها

هر چند این واقعه در سال 86 به صورت رسمی انجام شد اما تاریخچه اولین اقدام به سال های اول انقلاب و به تعطیلی 11 روزه این سازمان در دوره آقای موسی خیری با این توجیه که برنامه‌ریزی کار خداست و انسانها نباید در این کار دخالت کنند را داریم بر میگردد اگر چه این اقدام تا سال 86 دیگر تکرار نشد اما اسنادی مبنی بر این که این سازمان بارها در دوره های مختلف درشرف انحلال بوده وجود دارد مثلا طرح انحلال در دولت میرحسین موسوی نیز مطرح بود.

دلایل انحلال(یا تغییر نام)

دررابطه با اینکه در سال 86 چه اتفاقاتی افتاد که منجرو به این اتفاق شد به دو صورت کلی میتوان به این پرسش جواب داد:

یک اینکه درباره "خود" این سازمان سخن برانیم که از زبان مدافعان احیای این سازمان است که هم اکنون در دولت هستند و(طبق عادت حزب پرستی در ایران!)در صدد آنند تا هر چه دولت قبلی انجام داده را به باد شدید انتقاد بگیرند در کل علت انحلال از زبان این گروه به چند دسته تقیسم میشوند یک این که با استناد به مکاتبات مسئولین دولت نهم درصدد آنند سعی در این دارند تا این موضوع را امری فرهنگی بدانند به طور مثال میگویند این مسئولین در مکاتبات خود از واژه توسعه بیزاری می جستند این سخنان همگی حقیقت دارند مثلا همانطور که در متن آغازین این نوشتار خود احمدی نژاد به این مطلب اشاره میکند و این عمل را به خود شهید رجایی نیز منتسب میکند و میگوید((آفرین بر اندیشه شهید رجایی و درک الهی و اسلامی او که وقتی به ریاست جمهوری رسید، دستور داد که این سازمان را منحل کنند و یک سازمان بر اساس اندیشه دینی و الهی پایه‌گذاری کنند))[2]

اگر چه دلایل دیگری نیز برای انحلال این سازمان وجود دارد از جمله:

·         کارکرد سازمان دارای یک ساختار ضعیف می باشد به همین دلیل آنان که میگویند سازمان تغییر نام پیدا کرده بر این باورند که این تنها ساختار و آرایش سازمانی این سازمان فقط تغییر کرده.

·         همین طور از سیستم های قدیمی بهره میبرد،این سیستم قدیمی دونوع بود یکی از یکی اینکه از افراد قدیمی استفاده میشد(مثلا مدیر کل این سازمان در استان کهگلویه و بویر احمد خود مدرک زنبور داری داشت)یا از روش های قدیمی استفاده میکرد.

·         مدیران سازمان مرتباً روندها را نفی و اصلاح می کردند،همین باعث یک تضاد در ساختار قدرت کشور میشد.

·         شرایط پاسخگویی فراهم نبود یعنی این سازمان به هیچ مسئولی یا مرجعی نباید جواب پس میداد.

·         سازمان مدیریت و برنامه ریزی وقت به دلیل استقلالی که داشت سرعت درتصویب پروژه ها را کم می کرد و مانعی برسر سرعت اجرای پروژه ها بود ودراین باره پاسخگونبود.

·         فساد پیش آمده در این نهاد به خاطر ضعف های "سازمانی"مثلا نمایندگان مجلس در مواردی مجبور بودند با کارشناسان این نهاد لابی کنند تا بودجه بیشتر برای منطقه خودشان دریافت کنند و همین طور تجمع قدرت توزیع در فقط این نهاد.

·         حرف این سازمان از حرف وزرا بیشتر برش داشت.

·         عدم لحاظ واقعیت های استانها در نگاه های کارشناسی که شاید به علت نبود کارشناسان خبره بوده.

·         عدم توجه به قابلیت ها و تنگناها و نیازهای استان ها.

·         عدم وقوف کامل نظرات کارشناسی سازمان مدیریت بر شرایط و اقتضائات محلی و بومی استانها.

·         هیچ گاه درک درست و جدیدی از شرایط پس از انقلاب نداشتند و با همان عینک سیاسی و سنتی قبل از انقلاب به قضایا نگاه می‌کردند،همین شاید یکی از مهمترین عوامل بود،تضاد نظری و فکری.

·         این سازمان براساس وظایفی که برعهده گرفته بود قرار بود توسعه کشور را از ابعاد کارشناسی مدیریت و هدایت کند. ولی یکی از ایرادات اساسی آن، این بود که از این نقش فاصله گرفته بود و دائم به نفی و اصلاح سیاست ها میپرداخت.

همه این مطالب درست است اما شاید بتوان دلایل بیشتری برای این عمل یافت اما شبه دلیل دیگر که این عمل را سرعت بخشید میل دولت ها به مصرف و جلوگیری های این سازمان از این کارها بود چنانکه مدیران قبل از انقلاب این سازمان نیز با این مطلب روبر بوده اند چنانکه ابوالحسن ابتهاج اولین رییس این سازمان بعد از کودتای آمریکایی 28 مرداد به علت ممانعت از شاه برای خرج های نظامی طعم تلخ زندان را چشید.

در واقع سخن این گروه را میتوان به داستان خرس و صاحبش تشبیه کرد که صاحب خرس خوابیده بود و پشه ای مزاحم خواب او بود،خرس برای این که دیگر پشه صاحبش را اذیت نکند سنگی را بر داشت تا پشه را بزند دریغ از این که پشه رو سر صاحب خوابیده بود.

اما از جهت دیگر نیز میتوان علل این تغییر را بررسی کرد و آن "جایگاه" کلی این سازمان در ساختار کلی کشور است دلایل کارشناسان این گروه به شرح ذیل است:

·         اصل 44 وکاهش تصدی گری

·         تمرکز زدایی اداری

·         تحول برنامه ریزی از ملی به محلی

·         شتاب بخشیدن به اجرای برنامه ها

·         کوچک سازی دولت و درون شکوفایی سازمان

·         ادغام شوراها، نظام تصمیم گیری را به قوه مجریه بازگرداند

·         دغدغه باید حول طراحی نظام برنامه‌ریزی نوین باشد تا بازگشت به قالب گذشته. قالب‌های گذشته با دنیای در حال تکاپوی فعلی تناقض دارند.

·         سازمان ها برای حیات نیاز به حرکت دارند،گاه این حرکت شامل فرآیند حذف و اضافه است.

·         عده ای نیز نقدی تمدنی بر این قضیه دارند و می گویند ما امروزه نیاز فراقواهایی داریم که منطبق با نظام دینی ولایت فقیه ما باشد پس شکل گیری سازمان هایی جدید نیاز است تا بتوان به اهداف تمدنی رسید.

و این سخن این گروه را نیز میتوان به زن خانه داری تشبیه کرد که میخواست تا منزل را برای فرا رسیدن بهار خانه تکانی کند.

اما چه شد؟

اما با تمام این تفاسیر در سال 86 این اتفاق افتاد که یک سری تقسیم بندی ها به تقسیم بندی های قبل از سال 78 برگشت،بخش بودجه ای ماموریت های سازمان مدیریت و برنامه ریزی در قالب معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور و فعالیت های امور استخدامی نیزدر قالب معاونت مدیریت توسعه منابع انسانی در نهاد ریاست جمهوری انجام وظیفه قرار گرفت با این کار. علی رغم ادعاهای کنونی، حذف سازمان مدیریت و برنامه ریزی به معنای حذف برنامه ریزی نمی باشد بلکه روند برنامه ریزی تغییر کرد و البته مقداری وظیفه و شکل محتوایی کارها نیز تغییر کرد.

از طرف دیگر نیز این ادعا که بخشی از بدنه کارشناسی کشور با این کار کنار رفتند البته رد میشود چرا که اولا این کارشناسان در جای دیگر به کار گمارده شدند و دوما این ادعا هنوز ثابت نشده است چنان که دکتر عسگری آزاد جانشین معاونت توسعه مدیریت و نیروی انسانی رییس جمهور نیز میگوید برای این ادعا آمار درستی هنوز نیست.

حال تغییر نام پیدا کرد یا انحلال سراغش آمد؟

با این اتفاق در واقع انحلالی صورت نگرفته است. فقط یک تبدیل وضعیت ساده انجام گرفته است؛ سازمانی به معاونت تبدیل شده و البته مقداری هم وظیفه و شکل محتوایی کارها تغییر کرده است.

پیامد ها:

برخی برای پیامد های این عمل شاید بگویند:((اولین پی آمد ناشی از انحلال سازمان مدیریت این بود که متاسفانه ما به دنیا و نیز به داخل کشورمان علامت و سیگنال دادیم که رویکرد و رویه‌ای بر خلاف اصول مسلم علمی به ویژه علم اقتصاد در پیش گرفته‌ایم))اما این عین بی منطقی خواهد بود اگر اصول رایج علم اقتصاد را اولا اصول مسلم بدانیم و در مرتبه بعد نه تنها بر اساس ایده درونی خودمان(منطبق با نیاز روز و منطقه خودمان)که بر اساس فکر دیگری زندگی کنیم نقد این سخن ساده تر از آن است که بخواهم توضیح دهم پیامد بعدی که عده ای بر میشمارند شاید در معرض غیر منصفانه‌ترین و در برخی مواقع غیر مودبانه‌ترین تهمت‌ها قرار گرفتند و منزوی شدند برخی تاخیر در تسلیم بودجه ها را به گردن این تغییر می اندازند پیامد بعدی که این عمل داشت این بود که به بدنه کارشناسی کشور ضربه اطلاعاتی و آماری خورد چرا که این سازمان سالها دارای یک سیستم بسیار قوی و منظم در ارتباط با سوابق طرحها و پروژه‌ها و نیز اسناد مهم بخشی و فرا بخشی بود که به صورت مرتب به روز می‌شد، ولی متاسفانه در خلال این سالها ضربات بزرگی به این حوزه وارد شد و پیامد آخر نیز این بود که سازمان مسئول نظارت بر توسعه در کشور نیز بود با این تغییر خیلی از این نظارت ها برداشته شد.[3]از دیگر پیامد ها ناهماهنگی منابع و مصارف در بودجه ها عدم توسعه های متوازن استان ها به دلیل سلیقه گرایی در استانداری ها جایگزین شدن دیدگاههای فردی و مقطعی به جای تداوم برنامه برنامه های توسعه را دنبال داشته است.

... تا رسید به امروز

در مدل قبلی سازمان مدیریت در هر استان دفتر جداگانه داشت و به تعداد سازمانهای استانی در آن دفتر کارمند وجود داشت
مثلا برای بودجه سازمان کشاورزی استان یک کارمند تصمیم گیر بود،در طرح انحلال سازمان تمامی این دفاتر به استانداری ها منتقل شد و شخص استاندار مسئول برنامه و بودجه استان گردید.

حدود چند ماه پیش بود که در مجلس فوریت احیای سازمان برنامه ریزی رای آورد در این طرح مأموریت‌های سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی بازتعریف شده است و بر آینده‌پژوهی، تدوین برنامه‌های بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت تأکید شده است. این طرح توجه اساسی به افق‌های بلندی که در این سازمان باید مدنظر قرار دهد، داشته و پس از آن به مباحث بودجه‌ریزی، مدیریت و تأیید صلاحیت‌های فنی پرداخته است. این بازنگری در واقع نگاه به سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی را تغییر داده است. در این نگاه سه نقش اصلی به سازمان واگذار شده است؛ یکی هدایتگری توسعه همه‌جانبه کشور در بخش‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است، نقش دوم طراحی زیرساخت نرم‌افزاری کشور مانند زیرساخت دولت، قوانین خصوصی‌سازی، دولت الکترونیک و... است و نقش سوم رصد، نظارت و پایش کشور است که به صورت واضح و دقیق در این طرح دیده شده است.

اما در ساختار جدید پیشنهادی سازمان مدیریت در دولت روحانی با غلبه نگاه ((اداری)) بر ((توسعه)) است. سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، در سال‌های پیش از انحلال علاوه بر وظایفی چون بودجه‌ریزی، تعیین صلاحیت پیمانکاران و حتی تهیه آمار و ارقام، وظیفه «برنامه نویسی» و «آینده نگری» را نیز به عهده داشته که در ساختار پیشنهادی جدید سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی این موضوع کنار گذاشته شده است.

علاوه بر این در طرح مجلس نهاد جدید بیشتر جنبه مشورتی دارد و از تصدی گری و امور اجرایی به دور است در استان ها نیز این سازمان احیا میشود اما به این دلیل که در استان ها امور بیشتر به سم سلیقه ای عمل کردن رفته این نهاد مستقل خواهد بود.

نتیجه گیری:

1.عده‌ای که قصد احیای سازمان مدیریت را در شرایط کنونی دارند، به مسائل بیش از اندازه سیاسی نگاه می‌کنند

2.یا لیبرالی بودن این دید که باید بانک مرکزی یا سازمان برنامه و بودجه

اما آنچه در این میان خیلی مهم است آن است که ما نیازمند شکل دهی ساختار حکومتی امان بر اساس فقه ولایی(و نه حکومتی[4])هستیم،زمان آن گذشته که دائماً دنبال نظریه های غربی باشیم و از آنها پیروی کنیم وقت آن رسیده که به قول مقام معظم رهبری که میفرمایند ((در قرآن فکر کردن یک سبک زندگی است))برای رسیدن به هدف عالی مان که همان تمدن نوین  اسلامی است شروع به نظام سازی در کنار جامعه سازی کنیم همین طور دیگر آن دوران گذشته که بی فکر دست به عمل میزدیم

.........................ادامه دارد.

 

 

منابع:

borhan.ir

: sazmanbarnameh.blogfa.com/

/www.farsnews.com

www.tabnak.ir

bizhanzabihi.blogfa.com

tasnimnews.com

مجله سوره شماره دی و آذر

 

 

 



[1] بر اساس فیلمی که در آن دوران بر پرده سینما ها بود.

[2] البته برای این مورد مصداق ها فراوانند

[3] البته با عرض معذرت دو مورد آخر به درستی بررسی نشد

[4] بر اساس کتاب ولا ها و ولایت ها شهید مطهری 

  • محمد صادق ترابی فرد

سازمان برنامه و بودجه

نظرات  (۱)

سلام لطفا فونت را عوض کنید
پاسخ:
سلام انجام شد با تشکر از  تذکراتتون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی